مادرانه ها ی من
سلام عزیزم .چندروزیه دوباره بی حالی .فکرمیکردم سرما خوردی بردمت پیش دکتر افجه ای گفت داری دندون در میاری اگر بدونی چه ذوقی کردم داشتم از خوشحالی پرواز میکردم انگار از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شده بودی !اماخوشحالیم چند ساعت ادامه داشت اخه موقعی که داشتم میشستمت دستم یه تق صدا دادو .....به امید اینکه خوب میشه هی صبر کردم و بعداز 3روز بالاخره دست چپم و گچ گرفتن . توی بیمارستان گریه میکردم پس چطوری به سوین برسم ؟حاضر بودم این درد با من باشه اما تو توی سختی نباشی .اما یاور همیشگیت مامان بزرگ جون به دادمون رسید و الان دو روزه بی وقفه داره هم به تو هم به من میرسه .از صبح خاله ها هم خودشونو کشتن انقدر زنگ زدن که سوین چیکار میکنه ؟حال...
نویسنده :
مامی
13:35